خلاصه داستان :
در قسمت سوم از سری فیلم های رجب ایودیک، پس از آن که مادربزرگ رجب در قسمت قبلی فیلم از دنیا می رود، وی افسردگی شدیدی گرفته است و هر کسی هم که می خواهد او را از این حالت بیرون بیاورد، موفق نمی شود تا اینکه یکی از اقوام دورشان که اکنون دانشجو است، با او همسایه می شود. پس از آن ماجراهایی رخ می دهد که باعث می شود رجب کم کم بهبود یابد …